فرهنگ برتر


فرهنگ بهتر زیستن


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : 12 / 9 / 1394
بازدید : 606
نویسنده : رسول

8- عاقبت اندیشی

عامل دیگری که باعث آرامش روحی انسان می شود عاقبت اندیشی است ، که در دین اسلام بر آن توصیه شده است .

خداوند متعال در سوره هود خطاب به پیامبر می فرماید : «وَ كُلاًّ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْباءِ الرُّسُلِ ما نُثَبِّتُ بِهِ فُؤادَكَ وَ جاءَكَ في‏ هذِهِ الْحَقُّ وَ مَوْعِظَةٌ وَ ذِكْرى‏ لِلْمُؤْمِنينَ[1]»ما از هر يك از سرگذشت هاى انبيا براى تو بازگو كرديم، تا به وسيله آن، قلبت را آرامش بخشيم و اراده‏ ات قوىّ گردد. و در اين (اخبار و سرگذشت ها،) براى تو حقّ، و براى مؤمنان موعظه و تذكّر آمده است.

به نظر می رسد آرامشی که بیان می شود به خاطر چند مطلب باشد :

       1- به این خاطر که در آخر همه داستان های قرآنی حق بر باطل پیروز می شود و دانستن این باعث می شود که پیامبر (صلوات الله) از مقابله های قوم خود کمتر آزرده گردند ، چون می دانند که در نهایت پیروز خواهند شد و همچنین موعظه است برای مومنان که بدانند اگر مخالفت خدا و پیامبر نمایند عاقبت سرنگون شده و شکست می خورند .

       2- جنبه ی دیگری که می توان بیان کر این است که اگر انسان به عاقبت کاری که می خواهد انجام دهد فکر کند و خوب و بد عاقبت آن را در نظر داشته باشد ، از دو نظر آسودگی به وی می آید :

             1- از این جهت که دنبال کاری که پیش بینی می کند به نتیجه نمی رسد و انسان را به زحمت می اندازد یا اینکه حرام است نمی رود پس بنابراین کمتر در بلا می افتد و در واقع با حکمت گام بر می دارد

             2- و دیگر از این جهت که وقتی به عاقبت کار نیکی که انجام می دهد فکر می کند که موجب رضایت الهی خواهد شد ، سختیها و ناگواری ها را نادیده می گیرد و در دل آرام و مطمئن خواهد بود .

ادامه دارد ...



[1] - سوره هود آیه 120



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی اسلامی , آرامش , ,
:: برچسب‌ها: آرامش , سبک زندگی اسلامی , عاقبت اندیشی , آینده نگری , عاقبت اندیشی و آرامش ,
تاریخ : 7 / 9 / 1394
بازدید : 733
نویسنده : رسول

3- ذکر الهی ، آرام قلبها

عامل دیگر آرامش روحی و روانی بنابر فرموده قرآن ذکر می باشد .

خداوند متعال در سوره رعد آیه 28 می فرماید : «الَّذينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ [1]»آنها كسانى هستند كه ايمان آورده‏اند، و دلهايشان به ياد خدا مطمئن (و آرام) است آگاه باشيد، تنها با ياد خدا دلها آرامش مى‏يابد!

البته ذکر تنها گفتن سبحان الله و اذکار دیگر نیست ، مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می نویسد :« ظاهر اين است كه مقصود از ذكر، اعم از ذكر لفظى است و بلكه مقصود از آن مطلق انتقال ذهن و خطور قلب است، چه اينكه به مشاهده آيتى و برخوردن به حجتى باشد، و يا به شنيدن كلمه‏اى صورت گيرد[2]».

حسین بزاز از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که امام فرمودند : «أَلَا أُحَدِّثُكَ بِأَشَدِّ مَا فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى خَلْقِهِ قُلْتُ بَلَى قَالَ إِنْصَافُ النَّاسِ مِنْ نَفْسِكَ وَ مُؤَاسَاتُكَ لِأَخِيكَ وَ ذِكْرُ اللَّهِ فِي كُلِّ مَوْطِنٍ أَمَا إِنِّي لَا أَقُولُ- سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ اللَّهُ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ إِنْ كَانَ هَذَا مِنْ ذَاكَ وَ لَكِنْ ذِكْرُ اللَّهِ فِي كُلِّ مَوْطِنٍ إِذَا هَجَمْتَ عَلَى طَاعَةٍ أَوْ مَعْصِيَةٍ[3]» آيا ميخواهى تو را از مهمترين وظيفه‏اى كه خدا بر خلق خود واجب كرده خبر دهم؟ عرضه داشتم: بله، فرمود: اول انصاف دادن به مردم، به اينكه با مردم آن طور رفتار كنى كه دوست ميدارى با تو رفتار كنند و دوم مواسات با برادران دينى و ياد خدا در هر موقف، البته منظورم از ذكر خدا، سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لا اله الا اللَّه و اللَّه اكبر نيست، هر چند كه اين نيز از مصاديق آنست، ولى منظورم اين است كه در هر جا كه پاى اطاعت خدا به ميان مى‏آيد، بياد خدا باشى و اطاعتش كنى، و هر جا معصيت خدا پيش آيد، بياد او باشى و آن را ترك كنى .

با این توضیحات می توان گفت که ذکر معنای وسیعی دارد که هم شامل انجام اوامر الهی مانند نماز ،روزه و غیره و هم شامل ترک نواهی الهی مانند نگاه به نامحرم و دیگر نواهی می شود.

انجام واجبات و ترک محرمات را می توان از دو جهت آرامش آفرین دانست :

1-    از این جهت که به فرمان الهی عمل کرده است و منتظر پاداش است یا نواهی الهی را ترک کرده و دیگر نگران از عذاب نیست ، بنابراین نوعی آسودگی خاطر برای مؤمن وجود دارد که با ضمیمه اعمال خود بر لطف خدا ، دلش آرام می شود .

2-    از این جهت که چون نواهی الهی را ترک کرده بنابراین از عوارض آن نیز که دل را آشفته می کند ، مانند نگاه به نامحرم که باعث آشفتگی خاطر و حتی جنون در امان است ؛ یا چون اوامر الهی را انجام داده است آثار نیک آنها بر او جاری می شود ، مانند خواندن نماز که دانشمندان امروزه به این نتیجه رسیده اند که موجب خروج امواج مضر از ذهن و بدن شده و باعث آرامش روحی و فکر فرد می گردد.(انشاالله در نوشته ای جداگانه این مسئله را بیشتر توضیح خواهم داد)

علامه طباطبایی در ادامه شبهه ای که ممکن است پیش آید را دفع می کند و می فرماید :« اين با آيه سوره انفال كه مى‏فرمايد:«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ [4]» منافات ندارد، زيرا ترسى كه در اين آيه آمده ترسى نيست كه با اطمينان منافات داشته باشد، بلكه حالتى است قلبى كه طبعا قبل از آمدن اطمينان عارض قلب مى‏شود، هم چنان كه آيه 23 سوره زمر هم اين معنا را افاده مى‏كند»

البته در قرآن اذکار مخصوصی نیز برای آرامش روح و روان انسان امده است که ذکر آنها باعث طولانی شدن مطلب می گردد .



[1] - سوره رعد ، آیه 28

[2] - ترجمه تفسیر المیزان، ج11، ص486

[3] - معانی الاخبار ، ص 193

[4] - سوره انفال ،آیه 2

 



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی اسلامی , آرامش , ,
:: برچسب‌ها: آرامش , آرامش قلب , ذکر و آرامش , ذکر موجب آرامش , آرامش در گرو ذکر , ذکر الهی و آرامش , سبک زندگی اسلامی , قلب , دل , ,
تاریخ : 5 / 9 / 1394
بازدید : 1618
نویسنده : رسول

1- آرامش روانی در گرو خدا پرستی (از دیدگاه قرآن)

بشر از اولین روز آفرینشش به دنبال قدرت مافوق خود بوده است که خود را در دامن او بیاندازد و بتواند خود را از آسیبها رهایی بخشند ؛ درواقع یکی از دلایلی که انسان دائم به دنبال خدا و آلهه می باشد تلاش برای رسیدن به آرامش است ؛ چراکه انسان اگر خود را وصل به قدرتی مافوق خود ببیند در حوادث و ناگواریها ، خود را در پناه او می بیند و متوسل به او می شود و این باعث احساس امنیت و در نتیجه ارامش و اطمینان خاطر می شود .

اما رسیدن به خدای حقیقی و شناخت صحیح آن کار هر کسی نیست به همین خاطر عده ای گمراه شده و ماه ، ستارگان ، بتها و ... را خدای خود پنداشتند و چیزهایی را پرستش کردند که نه سودى به آنان مى‏رسانند و نه زيانی[1] ، اما عده ای با پیروی از فرستادگان خداوند متعال ، گرد شمع وجودی رسولان آرامش جمع شدند و خود را به دامن خدا انداختند و به آرامش رسیدند آرامشی که در رفتار آنها نیز مشهود است [2]؛ آخرین این رسولان حضرت محمد (صل الله و آله و سلم) می باشد که آخرین پیامبر الهی[3] و حامل کاملترین دین[4] می باشد ، بنابراین هر کس بعد از ظهور حضرت به دایره اسلام درآید و مسلمان شود و نفاق را از دل برکند ؛ در تلاطم امواج کوچک و بزرگ خود را وصل به خداوند دانسته و به آرامش می رسد.

خداوند متعال در قرآن کریم در مورد احوال جنگجویان جنگ احد می فرماید : ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعاساً يَغْشى‏ طائِفَةً مِنْكُمْ وَ طائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجاهِلِيَّة [5] سپس بدنبال اين غم و اندوه، آرامشى بر شما فرستاد. اين آرامش، بصورت خواب سبكى بود كه (در شب بعد از حادثه احد،) گروهى از شما را فرا گرفت اما گروه ديگرى در فكر جان خويش بودند (و خواب به چشمانشان نرفت.) آنها گمانهاى نادرستى- همچون گمانهاى دوران جاهليت- درباره خدا داشتند.

 شب بعد از جنگ احد، شب دردناك و پر اضطرابى بود، مسلمانان پيش بينى مى‏كردند كه سربازان فاتح قريش بار ديگر به مدينه باز گردند. در اين ميان مجاهدان راستين و توبه كنندگانى كه از فرار احد پشيمان شده بودند، به لطف پروردگار اعتماد داشتند و به وعده‏هاى پيغمبر دلگرم بودند آيه مورد بحث ماجراى آن شب را تشريح مى‏كند [6].

که گروهی به آرامش رسیدند اما گروهی که به خدا ظن و گمان غیر حق داشتند مانند دوران جاهلیت  ، از ترس جانشان نتوانستند بخوابند و در اضطراب و تشویش باقی ماندند.

در تبین ظنی که مانند ظن جاهلیت است ، در کتب تفسیر چند مطلب عنوان شده است اما می توان گفت که به طور خلاصه آنها مانند کفار و مشرکین دوران جاهلیت فکر وگمان می کردند وعده الهی بر نصرت پیامبر (صل الله علیه و آله) دروغ است [7].

و همچنین در سوره فصلت می فرماید : إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتي‏ كُنْتُمْ تُوعَدُونَ  [8]به يقين كسانى كه گفتند: «پروردگار ما خداوند يگانه است!» سپس استقامت كردند، فرشتگان بر آنان نازل مى‏شوند كه: «نترسيد و غمگين مباشيد، و بشارت باد بر شما به آن بهشتى كه به شما وعده داده شده است!».

این آیه بیان می کند که فرشتگان در هنگام مرگ بر بالین کسانی که خداوند متعال را می پرستیدند و و در این راه استقامت می کردند حاضر می شوند و به آنها ارامش خاطر و بشارت بهشت  می دهند[9].

بنابراین اولین قدم اسلام آوردن و خداوند متعال را به یگانگی قبول کردن و قدم دوم پایبندی به این عقیده و استقامت است .

برخی از روانشناسان غربی نیز تأکید می کنند که ایمان به خدا یکی از نیازهای اساسی انسان بزرگسال است [10].

نتیجه گیری :

یکی از عواملی مهمی که در آرامش فکری و روحی انسان تأثیر فراوان دارد اعتقاد به خداوند متعال به عنوان قدرت مطلق عالم هستی می باشد .



[1] - سوره فرقان ، آیه 5

[2] - سوره فرقان ، آیه 63

[3] - سوره احزاب ، آیه 40

[4] - سوره مائده ، آیه 3

[5] - سوره آل عمران ، آیه 154

[6] - برگزیده تفسیر نمونه ، ج1 ، ص 340 .

[7] - ترجمه تفسیر مجمع البیان فی تفسیر القرآن ، ج4 ، ص303

[8] - سوره فصلت ، آیه 30

[9] - ترجمه تفسیر المیزان ، ج17 ، ص 591

[10] - مراجعه شود به سایت http://www.migna.ir ، عنوان : مرور دیدگاه چند روانشناس در مورد دین .



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی اسلامی , آرامش , ,
:: برچسب‌ها: آرامش , راه رسیدن به آرامش , اعتقاد به خدا و آرامش , آرامش روحی و روانی , اطمینان قلب , ,
تاریخ : 4 / 9 / 1394
بازدید : 555
نویسنده : رسول

آرامش

می توان گفت همه یا لااقل اکثر انسانها ، از زمانی که به دنیا می آیند تا زمانی که از دنیا کوچ می کنند ؛ اهداف مشترکی را دنبال می کنند و برای رسیدن به آنها ، به صورت گروهی یا فردی تلاش می کنند .

یکی از اهداف مهمی که می توان گفت اکثر مردم به دنبال آن هستند آرامش یا آسایش است ؛ البته برخی افراد آسایش و آرامش را مساوی هم می بینند و خیال می کنند که تلاش و رسیدن به آسایش همان تلاش و رسیدن به آرامش است ، اما در واقع میان این دو مفهوم تفاوتهایی وجود دارد که به نظر می رسد با آوردن تعریف هر کدام و اندکی تأمل بتوان به تفاوت آنها پی برد :

آسایش : مرحوم دهخدا  لغت نامه خود می نویسد : « اسم مصدر و مصدر دویم آسودن . راحت . استراحت . آسانی . آسودگی . دعه . وداعَت . خفض عیش . تنعم . رَوح . مقابل رنج »[1]

آرامش : در لغت نامه دهخدا می خوانیم که آرامش ، اسم مصدر است از آرمیدن به معنای سکون ، طمأنینه و سکینه [2] .

با تأملی اندک می توان گفت که آسایش یکی از اسباب ممکنه آرامش می باشد نه علت یا مترادف آرامش .

به عنوان مثال چه بسیار افرادی که دارای راحتی و رفاه هستند اما آرامش و سکینه قلبی ندارند ، مانند برخی افراد جوامع بشری که از رفاه و آسایش نسبی یا حتی بالایی برخوردارند ، متاسفانه مبتلا به برخی بیماری های روحی و روانی مانند افسردگی و غیره هستند؛و در مقابل افرادی هستند که دارای آرامش و اطمینان قلبی فوق العاده ای هستند هر چند که آسایش و رفاه ندارد ، به عنوان نمونه امام حسین (علیه السلام)که در اوج زحمت و بلا دارای آرامش و اطمینان بودند .

می توان گفت که آرامش یک حالت نفسانی است که باعث اطمینان خاطر و راحتی ذهن و قلب می گردد و در واقع یک غریضه نفسانی است که خداوند متعال آن را در درون جان انسان نهاده است و به آن ارزش و منزلتی قائل شده .

 

این نشان می دهد که آسایش علت و زمینه برای آرامش نمی باشد و اگر باشد علت ناقصه است نه تامه ؛ بنابراین سوالی که در ذهن انسان شکل می گیرد این است که چگونه می توان به آرامش رسید ؟ اصلا آرامش چیست و آیا مصداق خارجی دارد یا نه ؟

بهتر است برای پاسخ به این سؤالها به سراغ دفترچه راهنمای انسان برویم ، چراکه سازنده آن بهتر از هرکسی بر ابعاد انسان آگاهی دارد و بهتر از هر موجودی می تواند برای نیازمنیدهای او برنامه و مواد ارائه دهد .

در این صفحه ، انشاالله روزانه یک یا چند مطلب (در حد وسع) قرار خواهیم داد و از عزیزان خواننده هم تقاضا دارم با نظراتشون اشکالات متنی و مفهومی مطالب را بیان کنند تا مطالب را اصلاح کنیم و با هم اندیشی به پاسخی صحیح برسیم . انشاالله



منابع

[1]  - سایت (www.vajehyab.com) لغت نامه دهخدا ، مدخل آسایش

[2] - سایت (www.vajehyab.com) لغت نامه دهخدا ، مدخل آرامش



:: موضوعات مرتبط: سبک زندگی اسلامی , آرامش , ,
:: برچسب‌ها: آرامش , فرق آرامش و آسایش , رفاه و آرامش , کسب آرامش ,

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

باسلام خدمت شمادوستان عزیز ازاینکه به وبلاگ اومدین متشکرم

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان فرهنگ برتر و آدرس rasoulshams.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

متشکرم






RSS

Powered By
loxblog.Com